بت نامهربان یار ستمگر جفا جو سنگدل بی‌ رحم کافر

بدل گفتم مرو در کوی دلبر

ره خود گیر از این سودا تو بگذر

دل فایز مگر تو پور زالی

که داری تاب جنگ هفت لشگر

***

بت نامهربان یار ستمگر

جفا جو سنگدل بی‌ رحم کافر

بیا از کشتن فایز بپرهیز

بیندیش از حساب روز محشر

***

دلم تاراج روی گلرخان شد

به میدان بتا چوگان زنان شد

علاج درد فایز را بفرما

ز هجر گلرخان قدم کمانشد

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

دلا از بیوفایان دست بردار

دلا از بیوفایان دست بردار

برو، با، باوفایان کن سروکار

که فایز از جفاهای زمانه

شده در دست مهرویان گرفتار


***

دلم تاراج روی گلرخان شد

بمیدان بتان چوگان زنان شد
علاج درد فایز را بفرما

ز هجر گلرخان قدّم کمان شد


***

 

دلا دیدی چه کردند خوبرویان؟

بریدند بی سبب آن عهد و پیمان
در اول قول دادند عهد بستند

در آخر بیوفائی کردن ایشان

 

۱ نظر ۹ موافق ۰ مخالف
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان