عسکنوشت منم سرگشته حیرانت ای دوست، کنم یکباره جان قربانت ای دوست

عسکنوشت منم سرگشته حیرانت ای دوست، کنم یکباره جان قربانت ای دوست


منم سرگشته حیرانت ای دوست
کنم یکباره جان قربانت ای دوست
خلیل آسا ز شوق وصل رویت
دهم سر بر سر پیمانت ای دوست

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

عکس نوشته بگو تا دلبر حورم بیاید سفید و نازک و بورم بیاید

بگو تا دلبر حورم بیاید، سفید و نازک و بورم بیاید


بگو تا دلبر حورم بیاید

سفید و نازک و بورم بیاید

دمی که می رود تابوت فایز

بگو تا بر لب گورم بیاید

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

عکس نوشته دگر شب شد که مشتاق حظورم کنم یاد از رفیق گشته دورم

دگر شب شد که مشتاق حضورم کنم یاد از رفیق کشته دورم


دگر شب شد که مشتاق حضورم

کنم یاد از رفیق گشته دورم

نسوزد هیچ عاشق مثل فایز

خمیر آسا گرفتار تنورم

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان