چهارشنبه ۳۱ خرداد ۰۲
بدل گفتم مرو در کوی دلبر
ره خود گیر از این سودا تو بگذر
دل فایز مگر تو پور زالی
که داری تاب جنگ هفت لشگر
***
بت نامهربان یار ستمگر
جفا جو سنگدل بی رحم کافر
بیا از کشتن فایز بپرهیز
بیندیش از حساب روز محشر
***
دلم تاراج روی گلرخان شد
به میدان بتا چوگان زنان شد
علاج درد فایز را بفرما
ز هجر گلرخان قدم کمانشد