چهارشنبه ۵ مرداد ۰۱
اگر کاغد نباشد پردۀ دل
قلم هم گر نباشد چوب فلفل
مرکب گر نباشد یار، فایز
بسوزد قلب پولاد از ته دل
***
از اینجا تا بسر حد لاله کاشتم
میان لاله ها سیبی گذاشتم
از اینجا می روی سیبی نچینی
که اسم یار فایز روش نوشتم!
***
مریض عشق کز هجران بود زار
علاجش چیست؟ عناب لب یار
ز عنابت لبت فایز شفا ده
که رنجور است و نالان است بیمار